وادار کردن شوهر به اینجانب به سرقت وتهدید به سکوت و تحمل حبس در قبال حضانت فرزند لطفا اعلام فرماییدبه چه اتهامی از ایشان شکایت کنم؟


دختر روستایی در یک خانواده پر جمعیت که پدرم با کارگری در مزارع روزگار می گذراندو تا پنچم دبستان درس خواندم و بعد به اجبار ترک تحصیل کردم بدلیل خشک شدن چاهای اب و کاهش کشت و افتادگی پدرم مجبور شدیم من و خواهرم با کارگری در خانه دیگران در شهر خرج خانه را دربیاوریم 3 سال پیش در خانه ای کار می کردم کهدر عید نوروز قصد اسباب کشی داشت راننده باربری مرد میانسال بود که در ایام نوروز کارگر جهت جابجایی پیدا نکرده بود صاحبخانه از من خواهش کرد در حمل وسایل کمک کنم و چون من از کوچکی در سرزمین کار می کردم بسیار قوی هستم ومثل یک مرد اسباب و وسایل جابجا کردم که راننده باربری بسیار تعجب کرد و از من خوشش امد بعد از عید نوروز صاحبخانه اعلام کرد راننده باربری از شما خوشش امده و قصد خواستگاری دارد ولیکن من بسیار تعجب کردم چون در اثرسالها کار در مرزعه و افتاب سوختگی و دستان کارگری زیبایی خاصی ندارم ولیکن ایشان بسیار خوش تیپ بود و به خواستگاری من امد و گفت من قبلا زن و دو فرزند دختر داشتم که طلاق گرفتند و با توجه به مهریه سنگین 1000 سکه بیشتر اموال من از دست رفت و قبلا خودم باربری داشتم و با مهریه 150 سکه مرا عقد کرد و ازدواج کردیم و با کمال تعجب در کیش خانه گرفت و ما با هم به کیش رفتیم و چنین اظهار کرد که اسباب کشی در کیش درامد زا است و می توانم اقساط باقیمانده مهریه قبلی را بدهم خلاصه ما هر روز کنار همسرم برای اسباب کشی می رفتیم و من برای انتقال اسباب و اثاثیه کمک می کردم که هزینه کارگر ندهیم چند مدت بعد به من گفت که کارگر حمل وسایل برای شما مناسب نیست
و برای کار خدماتی یک مجتمع مسکونی لوکس که کارگر میخواد و پول خوبی می دهد به انجا بروم تا پول بیشتری بدست اوریم
من هم عاشق ایشان بودم و قبول کردم چند ماهی که در انجا کار می کردم بدلیل کار خوبم در نظافت و اشپزی و بچه داری کار بجایی رسید که کلید خانه های مجتمع برای زمانهای که سرکار بودند به من می دادند . من امین انها شده بودم و چون شوهرم در کیش سر شناس شده بود برای کار باربری و بسیار خوش برخورد بود بواسطه شوهرم به من اعتماد کردند چند ماهی گذشت و شوهرم درباره بچه دارشدن اصرار کرد که بزودی قسط مهریه تمام می شود و دیگر احتیاجی نیست تو کار کنی و من کار می کنم و هزینه زندگی را می دهم که من خیلی خوشحال شدم و باردار شدم در مجتمع یک کارمند دفتر قضایی بود که کار ایشان را نیز انجام می دادم ایشان به من گفت که من اظهارنامه از طرف شوهر شما بر علیه شما دیدم که اخطار ناشزه بودن کرده که چندین ماه است از خانه بیرون رفته و برنگشته که من به شوهرم گفتم و او خندید که نه این را برای این زدم که همسر سابقم می خواسته بخاطر ازدواج مجدد از من انتقام بگیرد و بخاطر مهریه مرا در زندان کند و من برای اینکه مطمن شود زن خوبی ندارم و امکان رجوع به ایشان هست زدم تا از زندان کردن من جلوگیری شود و من هم باور کردم چند مدت گذشت و همچنان در خانه های لوکس کار می کردم
یک روز خود را به بیماری زد و گفت خانه فلانی که سفر خارج است به من زنگ زده که باید مقداری از اسباب و وسایل از بیم دزد جابجا کنی و به این ادرس ببری و من چون مریض هستم و مجتمع تو را می شناسن با 5 کارگر و یک ماشین باربری دیگر که همه ناشناس بودند برو و جابجا کن نا گفته نماند که این منزل حدود 100 میلیارد تو من عتیقه طلا و انواع ارز داشت که در دو گاو صندوق و یک بوفه قرار داشت همه اجناس گرانفیمت و دو گاو صندوق را این 5 کارگر جابجا و به یک اپارتمان خالی سکنه بردیم
من هم باردار بودم روز بعد از حمل بار شوهر به من گفت دخترانم برای تعطیلات تابستانی قرار است کل 3 ماه به اینجا بیایند بهتر است شما به خانه روستا برگردی تا وزن حمل و من هم کارهایم را اینجا تمام می کنم و در شهر نزدیک روستای شما خانه می گیریم که کمک نزدیک خانواده خودت باشی و من حیلی حیلی خوشحال شدم که میخواهم کنار خانواده زندگی کنم و به خانه پدری برگشتم
چند ماهی گذشت و یک روز از پاسگاه محل امدند و حکم جلب من را به خاطر سرقت داشتند و مرا بردن دادسرا قاضی اعلام کرد که شما به میزان 50 میلیارد تومان جنس از خانه فلانی به سرقت کرده و متواری شده اید من اعلام کردم که اسباب کشی بوده و به شوهرم گفتند و من انجام دادند ایشان گفتند شوهر شما 5 ماه قبل از سرقت ترک خانه ایشان را گزارش و خواهان برگشت شما شده
و از شما شاکی است و قرار وثیقه 50 میلیاردی صادر شد که قادر به تامین ان نبودم و به زندان رفتم با تلاش فراوان تلفن مادر همسرم پیدا کردم و خواهش کردم که شوهرم را پیدا کند و برای ملاقات به زندان بیادکه ببینم مشکل چیست و ایشان تمام مدارک هویتی کارت ملی شناسنامه عقد نامه همه چیز من را به بهانه نگهداری گرفته بود و من در زندان هیچ جوری دسترسی به ایشان نداشتم و باردار هم بودم و در زندان بسیار حال روانی و جسمی خراب بود چند بار تصمیم به خودکشی گرفتم که ماموران زندان مانع شدن بالاخره با پیگیری مدد جو دختر بزرگ شوهرم به ملاقاتم امد و توضیح داد که خانواده شوهرم همگی در کار بیمه هستند و باربری با تبانی فرد پولدارکه می خواهد ورشکستگی خود را اعلام کند اجناس منزل یا کارخانه بیمه می کنن و با صیغه یا عقد گرفتن زنهای کارگر و مستقر کردن انها در خانه فرد پولدار کلید خانه بدست ایشان می افتد بعد اعلام می کنند زن متواری شده
و سپس توسط او دست به سرقت می زنند و متهم اصلی پرونده شده و چون اظهار بی اطلاعی می کند و نمی تواند عین اجناس را برگرداند سالها در زندان می ماند پس اگر میخوای ازاد شوی باید به جرم خود اطراف کنی واسم شخصی می گوییم می دهی که از شما مال خری کرده وپول انهم نداده است که ایشان را پیدا نمی کنند تا زمانیکه بیمه پول داده نشده و تحمل حبس جرم در زندان با فرزندت می مانی و دم نمیزنی بعد شاکی بدلیل گرفتن پول از بیمه و از سر رحم مروت رضایت می دهد و شما بیرون می ایی اگر شوهرت را لو بدهی تا قیامت در زندان می مانی و بچه ات را از تو می گیریم
ولی اگر اقرار کنی و تحمل حبس کنی بعد ازاینکه بیرون امدی طلاقت می دهد و مطالبه مهریه نمی کنی یک میلیارد پول بهت می دهیم که اگر در بانک بزاری ماهی 15 میلیون سود میگیری و بچه ات را به صورت شفاهی به خودت میدهیم که پیش خودت باشد و اگر دست از پاخطا کنی حضانت بچه می گیریم و به جرم تهمت باز به زندان خواهی رفت اکنون 16 ماه است در زندان با یک پسرکه به دنیا اورده ام زندگی می کنم تازه فهمیده ام که شوهرم که بسیار خوش تیپ و برخورد اجتماعی بالاست چه بلایی سر من اورده است هیچکس حرف من را باور نمی کند می گویند شوهر شما از نظر حیثیت اجتماعی بالاست و در اثر لجباری با زن سابق شما را گرفته تا او را تنبیه کند و شما به خاطر فقر و نداری دست به دزدی زده اید و مدرک انکه یک گردنبند از جواهرات ایشان در موقعه بازداشت در گردن شما بوده هر چه من می گویم این گردنبند رادر زمان تست حاملگی شوهرم به من داده و من هیچ سو سابقه ندارم و چگونه در زمان حاملگی دزد شده ام و اگر اینکار کرده ام و متواری شده ام چرا خانه پدری رفتم م گویند تا ان 5 نفر وراننده دستگیر نشوند تو مقصر اصلی پرونده هستید متاسفانه 5 نفر و راننده افغانی بوده و احتمالا از مرز خارج شده اند و پلاک ماشین نیز تقلبی بوده است با توجه به اینکه می دانم شوهر اینجانب همدست هست و شاکی از شوهر من شکایتش پس گرفته و فقط از من شکایت کرده است به ه اتهامی می توانم از شوهرم شکایت کنم که مرا بدون اطلاع به دزدی واداشته و با تهدید گرفتن فرزند خردسالم مرا اجباروادار به سکوت می کند

وادار کردن شوهر به اینجانب به سرقت وتهدید به سکوت و تحمل حبس در قبال حضانت فرزند به چه اتهامی از ایشان شکایت کنم؟


وضعیت: باز (پاسخ رایگان)
مهارت: اعلام رضایت
6 پاسخ
1,689 بازدید
تاریخ ثبت: ۱۴۰۱/۰۹/۱۱ ۱۲:۵۴